فیلم و سریال های ژانر رمانتیک | صفحه 112 از 133

خلاصه داستان : داستان این فیلم که در ادامه قسمت اول آن می باشد یک دنباله برای قسمت اول است و این بار نیز به سراغ یک مرد چهل ساله می رود تا که فردی بیخیال و خوش گذران است و تا به حال ازدواج نکرده است. او از ازدواج فراری نبوده اما فقط چیزی که تا به حا برایش مهم است این مورد بوده که بتواند فردی مناسب برای خودش پیدا کند که در این مورد موفق نبوده است.

خلاصه داستان : شیوا و آتسا دو جوان پاک هستند که هر کدام زندگی های خودشان را دارند ، این دو نفر کاملا با هم متفاوت هستند و از لحاظ شخصیتی و خانوادگی و در خلاصه از تمام لحاظ آنها با هم تفاوت های اساسی دارند که مشکل است بتوان آنها را در کنار همدیگر تصور کرد ، همچنین چیزی که در این بین هست این است که این دو نفر گذشته های متفاوتی با هم دارند و در هر زمینه ای که باشد با هم تفاوت دارند ، اما این دو در یک ملاقات که دارند همدیگر را می بینند و در این لحظه است که یک جرقه میان آنها زده می شود و این دو شیفته یکدیگر می شوند

خلاصه داستان : داستان درباره ی یک بازیکن سابق کریکت است که حالا پس از سالها بازی در این ورزش و فعالیت بی وقفه تصمیم گرفته تا فعالیت حرفه ای را کنار گذاشته و به زمینه ی مربی گری وارد شود تا بتواند در این زمینه به موفقیت هایی دست یابد. او در گذشته رابطه ای عاطفی با شخصی داشته و شکست در این رابطه ی عاطفی باعث شده تا او از لخاظ روحی و روانی به شخصی شکننده تبدیل شود و اوضاع روحی و روانی خوبی نداشته باشد.

خلاصه داستان : درباره ی دو مرد است از ابتدای تولد تقدیرشان با هم یکی بود هیچ تغییری در این مسئله بوجود نیامد. آنها هر دو در یک بیمارستان به دنیا آمدند و پس از اتفاقاتی که رخ داد اوضاع بین این دو به شدت وخیم شد و حال یکی از آنها دریافته که کل عمر به او دروغ گفته اند  و او در واقع متعلق به کس دیگری است و این اتفاقات بر اثر تصادف رخ داد اند. به هر حال باید این اشتباهات جبران شوند و همه بدانند که واقعیت چیست اما در این باره گروهی نظر مخالف دارند و گروه نیز موافقند. حالا باید دید که در نهایت کدام یک ار این گروه ها می تواند نظر خود را بر دیگری تحمیل کند.

خلاصه داستان : درباره ی اتفاقاتی است که در گذشته برای هر شخصی رخ داده است و او را به کسی تبدیل ککرده اند که امروز هست. اکثر ما می خواهیم اگر فرصت داشته باشیم که به گذشته برگردیم اشتباهات خود را تکرار نکنیم و به جای اشتباهاتی که تا به حال داشته ایم کارهایی را انجام دهیم که باعث می شد ما به اشتباهاتمان بر نخوریم اما این یک تصور غلط است زیرا اگر اشتباهات ما وجود نداشتند ما نیز امروز کسی نبودیم که الان هستیم و شخص دیگری بودیم و دانش و اطلاعات حال حاضر خود را نداشتیم. این درد ها و خاطرات هستند که شخصیت ما را شکل می دهند و باعث می شوند هویت ما معنی پیدا کند.

خلاصه داستان : داستان آن در سال 1940 میلادی در جریان است ، در سال 1940 در زمانی که هند در حال تقسیم بندی بود اتفاقاتی دور از چشم دیگران رخ می داد که کسی از آن با خبر نبود. آنچه که در این فیلم به ما نشان داده می شود داستانی است که در آن روزها کسی از آن خبر نداشت و نمی دانست که در حال رخ دادن است

خلاصه داستان : فیلمی است که درباره ی فردی به همین نام است ، او یک جوان است که به فردی دیگر علاقه مند شده است و می خواهد با او ازدواج کند اما چیزی که در این بین وجود دارد این است که او فرد ثروتمندی نیست و اگر در این روزها کسی ثروت زیادی نداشته باشد نمی تواند به راحتی به چیزهایی که می خواهد برسد و به قول معروف باید جان بکند تا بتواند به چیزی که می خواهد برسد.